در این مقاله به بررسی غلط های گفتاری و نوشتاری در صنعت آسانسور، جهت افزایش دقت و تخصص در این صنعت میپردازیم.
درست بخوانیم، درست بنویسیم | بررسی غلط های گفتاری و نوشتاری در صنعت آسانسور
مرتضی رمضانیان – شاید یکی از بهترین و ابتداییترین عوامل اعتبار یک مقاله، یک کتاب، یک سخنرانی یا هر نوع راه ارتباطی دیگری شیوه درست نوشتن یا درست تلفظ کردن واژگان بهویژه واژگان تخصصی یک علم یا صفت و بهطور کامل موضوع مبحث باشد.
مخاطب آگاه (با تأکید مضاعف بر آگاه بودن مخاطب) بهراحتی میتواند با شنیدن، تلفظ واژگان یا دیدن املای آن، درباره کیفیت و جایگاه مقاله یا کتاب یا سخنرانی از یک سو و نیز جایگاه و اعتبار نویسنده یا سخنران داوری کند. بررسی غلط های گفتاری و نوشتاری رایج در صنعت آسانسور نیز موضوع مهمی است که دانستن آن حتی برای متخصصین این صنعت نیز ضروری است.
نویسنده طبق وسواس مضاعف و همیشگی درباره درست نوشتن و درست خواندن واژگان، همواره بر تلفظ و نگارش صحیح این موارد تأکید میکند. بسیار جالب و پرسش برانگیز است که چرا در صنف تخصصی و مهندسی آسانسور جایگاه این موضوع خالی است.
بسیاری واژگان بوده و هستند که یا به اشتباه خوانده یا به اشتباه در کاتالوگها، لوگوها و سایتها نوشته میشوند. بنابراین معرفی غلط های گفتاری و نوشتاری در صنعت آسانسور برای پیشگیری و کاهش این موضوع بسیار موثر است.
این موضوع زمانی اسفبارتر مینماید که حتی گاه در کتب علمی و آموزشی یا حتی مقالات دانشگاهی ایرادهای اساسی نگارشی دیده میشود. شوربختانه حتی در مباحث و مقالات مرجع مثل دستورالعمل استاندارد ملی یا مبحث پانزدهم مقررات ملی ساختمان نیز ایرادهای مهم نگارشی بسیار دیده میشود.
در این مقاله سعی شده است درباره برخی غلطهای مصطلح در فرهنگ گفتاری و نوشتاری صنعت آسانسور مواردی بیاید. امید است که با بررسی این موارد، قدمی هرچند کوچک در راه اصلاح این ایرادها برداریم.
غلتک/غلطک
این واژه که از ریشه غلتیدن به معنای چرخیدن و جابهجایی است، امروزه با املای غلتک درستتر است. این واژه ریشهای فارسی دارد. اگرچه پس از معرب شدن با «ط» نیز رواج یافته، اما حتی در منابع کهن ادبیات فارسی نیز با «ت» متداولتر است.
شایان ذکر است در بسیاری از منابع ادبیات فارسی نیز با هر دو املا متداول بوده است. اما درستتر و بهتر آن است که «ط» آن حذف شود و با املای «ت» نوشته شود. پس بهتر است غلتک را غلطک ننویسیم.
بیشتر بخوانید:
شستی/شاسی/شاستی
مفهوم شستی و شاسی نیز از دیگر غلط های گفتاری و نوشتاری در صنعت آسانسور است. این کلمه از مفاهیم بسیار پرکاربرد در صنعت (به طور عام) و صنعت آسانسور (به طور خاص) هستند که دو معنی کاملاً جداگانه دارند. اما گاه دیده میشود به اشتباه بهجای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند.
شستی در صنعت آسانسور به معنای دکمه یا دکمه فشاری (BOTTOM) است و چون یک دکمه با انگشت شست مورد فشار قرار میگیرد، بنابراین نام «شستی» را برای آن انتخاب کردهاند.
اما دکمه شاسی یک کلمه با ریشه انگلیسی فرانسوی (CHASSIS) است که به معنای اسکلت، ساختار سازهای (STRACTUR) یا بدنه اصلی است. در صنعت آسانسور این مفهوم برای شاسی آسانسور (اسکلت اولیه)، شاسی موتور محل قرارگیری موتور یا موارد مشابه به کار میرود.
بسیار دیده و شنیده میشود که این دو واژه به جای هم استفاده میشوند؛ در ترکیباتی مثل «شاسی احضار طبقه» که درست آن «شستی احضار طبقه» است. حتی از تلفیق این دو مفهوم، کلمه جدیدی به عنوان «شاستی» نیز ابداع شده است که در ترکیباتی مثل شاستی موتور، شاستی احضار کابین و غیره دیده میشود. پس بهتر است به معنا و کاربرد کلمه شستی با ریشهای فارسی و کلمه شاسی با ریشهای انگلیسی توجه کنیم.
هرزگرد/هرزگِرد
کلمه هرزگرد یا هرزه گرد که در ترکیب فلکه هرزگرد بسیار دیده میشود، از دو قسمت هرز (هرزه) و گرد (گشتن یا چرخیدن) تشکیل شده است. علت این امر در چرخش بیهوده و هرز این فلکه است. زیرا فقط باعث جبران یک فاصله (گپ) بین فلکه موتور و کادر وزنه میشود و نقش خاصی در نحوه حرکت و سرعت کابین ندارد.
اما در تلفظ غلط این مفهوم گاهی هرزگِرد شنیده میشود و بسیاری گمان بر آن دارند که چون این فلکه یک جسم گِرد دایرهای شکل است بنابراین هرزگِرد صحیح است که این امر غلط است. پس ترکیب هرزگرد یا هرزه گرد را درست تلفظ کنیم.
درب/در
اینکه واقعاً اولین بار کجا و چرا در صنعت کلمه «در» تبدیل به «درب» شد، همواره جای سؤال و بحث است. واژه «در» به عنوان یک کلمه بسیار کهن فارسی همواره معنای خود را به همین معنای امروزی داشته است؛ چنان که حضرت شیخ اجل استاد سخن سعدی شیرازی میفرماید:
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گویی کزین جهان به جهان دگر شدم
واژه «درب» یک واژه بسیار کم کاربرد در فرهنگ کهن نوشتاری است که به معنای در بزرگ یا دروازه وروردی شهر بوده است. به درهای بسیار بزرگ که برای بازکردن و بستن آن از چندین انسان و گاه حیوان استفاده میشده است، درب میگفتهاند.
اما در صنعت امروزه به اشتباه از واژه «درب» استفاده میکنیم. شاید یکی از علل آن این باشد که نویسنده یا صاحب سخن گمان میکند که اگر از واژه «درب» به جای «در» استفاده کند، اصول نگارشی ادبیات فارسی را رعایت کرده است!
گیرلس/گِرلس
واژه GEAR از ابتدای ورود صنعت مکانیک به ایران، در ادبیات صنعتی ما حضور داشته و همواره با تلفظ «گیر» استفاده شده است. مثل ترکیب گیربکس که ابتدا تلفظ گیر تا حدود زیادی به اصل تلفظ کلمه GEAR نیز نزدیک است.
حال چه اصراری است که متخصصان آسانسور در ترکیب گیرلس آن گِرلس تلفظ میکنند و متأسفانه گِرلس نیز مینویسند، برای نگارنده جای پرسش دارد. احتمالا شما نیز این کلمه را که یکی از غلط های گفتاری و نوشتاری در صنعت آسانسور است، به وفور شنیده باشید.
شاید قسمت طنز موضوع در این باشد که حتی مهندسان و خبرگان این صنعت بر این گماناند که چون کاربرد و کمیت و قیمت موتور گیربکس با موتور گیرلس تفاوت دارد، پس شیوه نوشتن آن هم بهتر است متمایز باشد! چه نیکوست که کلمه «دنده» را که ریشهای به قدمت علم مکانیک جهانی در صنعت ایران دارد، همواره گیر بنویسیم و بخوانیم.